گفتگوی تیتر امروز با فرهاد ناجی طنز نویس مازندرانی
طنز تنها شکل نوشتار و یا گفتاری است که در نبود آزادی بیان قادر است بهتر از دیگر قالبهای ادبی به مسائل مهم اجتماعی بپردازد. طنز میتواند خواننده یا شنونده را به تبسم یا خنده و همزمان به تفکر وا دارد. اما هدف از طنز چیست؟ آیا هر نوشته خندهآوری را میتوان طنز گفت؟ در ادامه آقای فرهاد ناجی طنزنویس بابلی که در چندین جشنواره سراسری طنز مکتوب مقام کسب نموده است به سوالات خبرنگار تیتر امروز پاسخ میدهد.
• جناب ناجی لطفا بیوگرافی مختصری را از خودتان بفرمایید.
فرهاد ناجی هستم متولد 1362 در شهر بابل. دارای مدرک کارشناسی ارشد IT گرایش تجارت الکترونیک هستم و در این زمینه در حال فعالیت میباشم. طنزنویسی را هم در کنار درس و کارم نه به عنوان شغل بلکه به عنوان وظیفه اجتماعیام دنبال میکنم.
• حیطه فعالیتتان بیشتر در چه زمینههایی از ادبیات میباشد؟
تخصص من بیشتر در زمینه طنز مطبوعاتی یا همان نثر طنز و داستان مینیمال یا همان داستان خیلی کوتاه است.
• تاکنون چه مقامهایی در سطح کشور در زمینههایی که گفتید کسب کردهاید؟
از مهمترین عناوین میتوان گفت که در سال 88 نفر سوم کشور و در سال 91 نفر اول کشور در جشنواره سراسری طنز مکتوب حوزه هنری تهران در زمینه نثر طنز شدم و در دو سال دیگر این جشنواره نیز به مرحله نهایی راه یافتم. همچنین سال 90 و 91 هم در دو سال پیاپی مقام دوم کشور در جشنواره مطبوعات نصیبم شد. همچنین کسب مقام اول در زمینه داستان طنز و تقدیر در زمینه فیلمنامه طنز از اولین جشنواره طنز انار ملس یزد و در ادامه نفر اول داستان مینیمال از مسابقه داستان نویسی یکی بود یکی نبود مجله انشاء و نویسندگی. آخرین مقامی هم که سال 96 کسب کردم کسب مقام اول کشور در جشنواره ایران من در داستان کوتاه بود.
• از چه زمانی نوشتن طنر را آغاز کردید و جرقه طنزنویسی چگونه در شما ایجاد شد؟
من در دوران راهنمایی و دبیرستان پیگیر هفتهنامه گلآقا بودم و هر هفته سعی میکردم آن را تهیه کنم و بخوانم، فقط برای اینکه طنز را دوست داشتم ولی بعد از ورودم به دانشگاه کم کم شروع کردم به نوشتن خاطراتم به زبان طنز. در حقیقت هفتهنامه گلآقا باعث و بانی علاقمندی بیشتر من به طنز شد. تقریبا میتوان گفت از سال 87 هم طنزنویسی را به صورت جدی دنبال کردم.
• تاکنون با چه نشریاتی همکاری داشتید؟
با نشریات مختلفی همکاری داشتم. مثل ماهنامه طنز و کاریکاتور مشهد به نام بچه مشد، روزنامه اصفهان زیبا، روزنامه قدس، سایت گلآقا، ماهنامه طنز ستون آزاد، دوماهنامه سابق طنز و کاریکاتور ملس (عضو شورای سردبیری)، خبرگزاری برنا، ماهنامه چشمه مازندران و آثارم در نشریاتی همچون روزنامه اطلاعات، روزنامه ندای هرمزگان، روزنامه وارش و ماهنامه موج آفتاب چاپ و منتشر شده است.
• هدف طنز از نظر شما چیست و چرا طنز را انتخاب کردهاید؟
هدف طنز آگاهی بخشی است از طریق انتقاد نسبت به یک موضوع که این موضوع میتواند اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی و یا سیاسی باشد. حسن طنز به این است که بسیاری از انتقادهایی که نمیتوان به صورت مستقیم در قالب یک مقاله یا متنی نوشت، میتوان از طریق طنز در لفافه بازگو کرد تا اکثریت متوجه نکته مورد نقد شوند ولی نتوانند نویسنده را نسبت به آن موضوع بازخواست کنند. به همین دلیل من طنزنویسی را انتخاب کردم تا نقدهای خودم را نسبت به جامعه بتوانم راحتتر بازگو کنم چون این مسئله را یک وظیفه اجتماعی برای خودم میدانم.
• خط قرمزهای موجود در طنزنویسی چیست؟
من اعتقاد دارم یک طنزنویس نباید خط قرمزی داشته باشد اما میبایست به اصول اولیه اخلاقی و انسانی معتقد و پایبند باشد و آن را در آثارش در نظر بگیرد. به نظر من همه آدمها دچار اشتباهات کوچک و بزرگ میشوند که یکی از راههای رویارویی با این اشتباهات زبان طنز است که به صورت غیر مستقیم بیان میشود. این انتقاد طنز آلود برای طرفین (انتقاد کننده و انتقاد شونده) مفید است. متاسفانه خط قرمز در کشور ما دقیقا مشخص نیست و میتوان گفت همه چیز خط قرمز است و این دست طنزنویسان را میبندد ولی خب ما طنزنویسان سعی میکنیم با راهکارهایی همچون در لفافه نوشتنِ بیشتر، از این سد بگذریم ولی باز نمیتوان از همه مسائل نوشت. نکته مهم دیگر در این زمینه این مطلب است که خطوط قرمز در کشور هر روز تغییر میکند به طوری که اگر مطلبی را دیروز در نشریهای چاپ کرده باشید شاید فردا نتوانید آن را چاپ کنید که این کار را بسیار دشوار میکند.
• آیا در نوشتن طنز خودسانسوری میکنید؟
• شاخصههای اصلی سنجش کیفیت طنز چیست؟
به نظر من مهمترین شاخص معنیدار بودن اثر خلق شده است. اگر نوشتهای طنزگونه بار معنایی نداشته باشد دیگر نمیتوان به آن طنز گفت ممکن است از نوعهای دیگری باشد مثل هزل و هجو و فکاهه باشد. این نکته حائز اهمیت است که هر نوشته خندهداری طنز نیست و هر طنزی نوشته خندهدار نیست. خیلی از طنزهای فاخر و ارزشمند در حیطه طنز تلخ قرار میگیرند و نهایتا یک نیشخند بر روی لبان مخاطب مینشانند.
• چرا در ایران نشریات طنز اینقدر کم است؟
مرحوم کیومرث صابری فومنی (گلآقا) جمله جالبی دارد. وی به نقل از جامعه شناسان میگوید تعداد مجلات طنز و استقبال مردم از این قبیل نوشتهها میتواند شاخصی برای توسعه و بالا رفتن سطح دانش و آگاهی مردم یک کشور باشد. کافی است نگاهی به تعداد نشریات طنز در کشور بیاندازیم. نشریات و ستونهای طنز در کشور حتی به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسند. دلیلش هم نهادینه نشدن جریان طنز در کشور و ترس مسئولان از انتقاد است. همین ترس موقعیت طنز را در ایران بسیار ضعیف کرده است.
• نوشتههای کدام طنزنویسها را دنبال میکنید؟ و الگوی شما در نویسندگی و طنز چه کسی یا کسانی هستند؟
من به نوشته خوب اعتقاد دارم نه نویسنده خوب. ممکن است یک طنز نوشته بسیار قوی از یک فرد ناشناس توجهم را به خودش جلب کند ولی یک اثر حتی مطرح از یک نویسنده مشهور مورد پسند من قرار نگیرد. بنابراین نوشته خوب برای من در اولویت است و نویسندهاش اهمیت زیادی برای من ندارد. ولی در این میان اگر بخواهم از آثار شخصی نام ببرم که در ابتدای کار مرا جذب خودش کرد و باعث شد اکثر کتابهایش را بخوانم میتوانم به آثار عمران صلاحی اشاره کنم.
• طنز بد وجود دارد؟ اگر بله چه تأثیری برروی ادبیات طنز میتواند بگذارد؟
بله وجود دارد و آثار مخربی روی ذائقه مردم میگذارد به طوری که مردم دیگر از طنز فاخر و حقیقی دور شده و به سمت و سوی هجو و هزل و لودگی و نهایتا در بهترین حالت فکاهه کشیده میشوند و پیش خود فکر میکنند اینها طنز هستند و دیگر طنز فاخر بهشان نمیچسبد یا آن را در همین سطوح یاد شده میپندارند. این مسئله به دلیل محدودیتهایی است که روی خلق آثار طنز فاخر وجود دارد و به سختی میتوان آثار ارزشمندی در این زمینه ساخت یا نوشت که قابلیت انتشار یا ساخت داشته باشد.
• فکر میکنید هر کسی بتواند طنزنویسی را با تمرین بیاموزد؟
به عقیده من طنزنویسی مثل خیلی از کارهای هنری دیگر اول نیاز به استعداد دارد بعد نیاز به تمرین که با مطالعه و نوشتن صورت میگیرد، وگرنه مثل شعر که هر کسی میتواند ادعای شاعر بودن داشته باشد، در طنز هم این ادعا میتواند وجود داشته باشد ولی مهم آن است که بتوان در آن عرصه حرفی برای گفتن داشت.
• و سوال آخر اینکه برای علاقهمندان به طنزنویسی چه پیشنهادی میکنید؟ از کجا باید شروع کنند؟
اولین پیشنهادم این است که طنزنویسی را به عنوان شغل انتخاب نکنند. اگر میخواهند وارد این حیطه شوند به عنوان کار دوم یا حتی سرگرمی به آن بنگرند چون اگر طنزنویسی را به عنوان شغل انتخاب کنند علاوه بر متزلزل بودن جایگاه شغلیشان، دچار خودسانسوری شدید شده و نمیتوانند آثار قابل توجهی خلق کنند. برای شروع هم بهترین کار این است که چند مطلب نوشته و با یک متخصص در این زمینه مشورت کنند که اگر استعداد لازم در آنها دیده شد به آنها راه و چاه نشان داده شود و کتابهای مفید در این زمینه به آنها معرفی گردد.